بهنام خداوند جان و خرد
جناب آقای رییسجمهور!
با درود و احترام؛
چنان که آگاهید، اهمیت حفظ زیستبوم از روزهای آغازین شکلگیری تمدن ایرانی مطرح بوده و در اسناد تاریخی فراوان بازتاب یافته است. توجه به حرمت طبیعت و جانداران در فرهنگ و ادیان ایرانیان جایگاه ویژهای داشته و دارد و توسعهی بیتوجه به حفظ محیطزیست نه تنها برای زندگی سودمند نیست، که همچنان که این روزها شاهد هستیم آسیبزننده و ویرانگر نیز هست.
در روزهای آغازین حضورتان در ساختمان پاستور، در چرخشی ارزشمند به نسبت دولتهای پیش از خود با تأکید بر اهمیت موضوع محیطزیست، نخستین مصوبهی دولت متبوعتان را بررسی و علاجِ یک معضل محیطزیستی ــ مهار خشکی دریاچه ارومیه ــ قرار دادید. جنابعالی استحضار دارید که بحران در حوضهی آبخیز دریاچه ارومیه متأثر از احداث ۷۲ سد، افزایش شگفتآورِ شمارِ چاهها و رشدِ بیرویهی سطح اراضی کشاورزی از ۳۲۰ هزار هکتار به ۶۸۰ هزار هکتار بود؛ بحرانی که پس از اختصاص بیش از ۳ هزار و پانصد میلیارد تومان ــ حدود ده برابر متوسط بودجهی سالانه سازمان متولی محیطزیست کشور ــ هنوز حل نشده و اینک ستاد احیای دریاچه ارومیه خواهان دستکم ۲۰ هزارمیلیارد تومان اعتبار برای بازگرداندنِ توان زیستپالایی چشمِ آبی نقشهی گربهنشانِ وطن است. به سخنی سادهتر، ذبح ملاحظات محیطزیستی در پای مصلحتهای اقتصادی، اجتماعی و اشتغال، نخستین ضربه را از قضا به همان حوضهی اقتصادی/ اجتماعی و امنیتی میزند. تبعات متروکه شدن روستاها، تشدید مهاجرت و کاهش شاخصهای سلامتی در حوضهی آبخیز دریاچهی ارومیه، خوزستان، گاوخونی، پریشان، جازموریان و بختگان؛ آشکارا مؤید ادعای پیشگفته است.
در حالی که انتظار میرفت ایران برعکس قدرتهای بزرگ جهانی که نابودکنندهی محیط زیست هستند با تکیه بر تاریخ و دین خود پرچمدار دولتهای محیطزیستی بوده و یا حداقل در فلات ایران با همکاری سایر کشورهای این حوزهی تمدنی در حل این مشکلات پیشگام باشد متأسفانه در چنین شرایطی اصرار آقای عیسی کلانتری بر اجرای طرحهای انتقال آب در شمال و مرکز کشور، ناتوانی آشکار سازمان حفاظت محیطزیست در حفاظت از کیفیت منابع آب شیرین سطحی و زیرزمینی ناشی از ورود پسابها، شیرابهها و زبالهها؛ واگذاری مرجعیت تنوعزیستی به وزارت جهاد کشاورزی، ترویج ورود و تولید محصولات دستکاریشده ژنتیکی ــ تراریخته ــ تداوم هدررفت انرژی و تشدید آلودگی هوا توسط فلرها در خوزستان و بوشهر، ماهیگیریهای عجیب در خلیج فارس، افزایش مهاجرتهای محیطزیستی و کاهش محسوس عملکرد دولت در حوزهی محیطزیست و در یک کلام در خطر قرار گرفتن آب و خاک و هوای این سرزمین که میلیونها شهید در طول تاریخ جان خود را در حفظ آن فدا کردهاند، نشان از ناکارایی دستگاه مربوطه است.
گفتنی آنکه ایشان در طول این دو سال نهتنها هرگز حاضر نشدند تا رودرو با منتقدان خویش، کارشناسان و رسانهها و مردم پاسخگوی پرسشهای فراوانِ طرحشده و گزارش به ملت ایران باشند، بلکه به صراحت و در رسانهی ملی، منتقدان خویش در سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی را افرادی احساسی، سیاسی یا نادان خطاب کردند. چنین است که به منظورِ بازگرداندنِ سرمایهی اجتماعی اعتماد و امید به دولت دوازدهم، عزل آقای عیسی کلانتری میتواند گامی امیدبخش و پیشبرنده و آموزنده به شمار آید؛ اتفاقی که شاید سبب شود تا فعالان و بزرگان محیطزیستی کشور، از پیگیری درخواستشان برای گرفتن صفت «دولت محیطزیستی» منصرف شوند و دولت شما با تبدیل این سازمان به وزارتخانه و اصلاح سیستم مدیریتی ناکارامد آن، آموزش محیطزیست به دانشآموزان و مشارکت همگانی نهادهای دولتی و نخبگان و شهروندان و تنظیم مصوبات لازم برای حفظ محیطزیست نام نیک از خود بر جای گذارده و گامی مهم در حفظ و تحویل این کهنترین و باشکوهترین گهوارهی تمدن بشری به نسل آینده در سدهی آغازین ششمین هزارهاش باشد.
با سپاس از توجه شما.
جمعی از احزاب کشور:
حزب همدلی مردم تحولخواه (همت)
ـ حزب اتحاد ملی ایران
ـ حزب مردمی اصلاحات
ـ حزب ترقی
-حزب ثقلین
ـ سازمان رهروان فردا
ـ حزب فرزندان ایران
ـ حزب مهستان ایران
ـ حزب وحدت ایران اسلامی
ـ