نقل دهه شصتی ها، نقل خرمن نیم سوخته ای است که در تراز زشت و زیبای روزگار کاهی کاهل و طلبکار و گاهی نسل تحول و تغییر است.
نسلی که حلقه اتصال بین نسل انقلاب و نسل تجدد و بعد از انقلاب، نسل جنگ و جبهه و روایت های وطن پرستی و آزادگی و آزردگی خاطر است.
نسل ساده اندیش و ساده زیستی که با کمترین ها رشد کردند، آموزش دیدند، وارد کار و زار زندگی شدند و امروز دست طلبی هم اگر دارند، طلب سوخته ای است که خریدار ندارد. نسلی که نهایت آمال شان دوچرخه بود و اسباب بازی و تفریح شان لاستیک مستهلک دوچرخه و سنگ و گردو و دلخوشی شان جمع های دورهمی و توپ پلاستیکی و دیرک دروازه های گل کوچیک و بازیهای محلی.
دهه شصتی ها همان نسل سوخته بلحاظ آماری هستند که معادل یک سوم جمعیت مرد دهه شصتی هنوز مجرد و نیمی بیکار و خیل کثیرشان نسل پرچالش و هیاهو هستند که مغضوب نسل پیش و بعد از خود هستند تا بدانجا که حتی دولتی ها هم چندان رقبتی برای تأمین انتظار و پوشش نیازهایشان را ندارند.
جالب است بدانید که؛ از مجموع ۱۷ میلیون نفر جمعیت متولد دهه شصت را ۹ میلیون نفر جمعیت فعال و حدود ۸ میلیون نفر را جمعیت غیرفعال تشکیل می دهند. مجموع جمعیت دهه شصتی در گروه شاغلان ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر است و یک میلیون و هفتصد هزار نفر در گروه بیکاران قرار دارند. که حسب محاسبات صورت گرفته در رابطه با جمعیت سه میلیون و دویست هزار نفر جمعیت بیکار اعلامی سال های ۹۵ و ۹۶، طبعاً حدود ۵۳ درصد از کل جمعیت بیکار کشور دهه شصتی بودند که این میزان به جهت تعطیلی بخش اعظم بنگاه های اقتصادی و تعدیل نیروهای سازمانی طبعاً افزایش داشته است.
در بحث چالش های دهه شصتی ها، میتوان به مقوله هایی چون؛ چالش های جدی و بزرگ اجتماعی آنها در دوران کودکی، مدرسه و تحصیل، کنکور و محدودیت های ورود به دانشگاه، اشتغال، ازدواج، مسکن، تنش های زندگی و بحران طلاق ناشی از آسیب های اجتماعی، زاد و ولد محدود و در نهایت دوران سالمندی عاری از پشتوانه های حمایتی بزرگترین سونامی فراگیری است که دهه شصتی ها با آنها دست به گریبان بوده، هستند و خواهند بود.
در چنین فضایی، مزیت دهه شصتی ها این است که دقیقاً حلقه ارتباطی بین نسل انقلاب و بعد از انقلاب. نسل جنگ و بعد از جنگ هستند. به عبارتی روح و جانشان درآمیخته با تجارب دوران انقلاب و جنگ تحمیلی و همچنین دستاوردهای بعد از جنگ و دوران سازندگی و تحولات سیاسی. اجتماعی. فرهنگی و اقتصادی است.
دهه شصتی هرقدر هم نسل سوخته، مشت گره شده ای پر از همت و همیت و اقتدار و تلاش با پشتوانه های تجربی گذشته و دانش روز است که می تواند با ورود به عرصه کارزار بخصوص در حوزه های فرهنگی و اقتصادی جایگزین شایسته ای برای نسل انقلاب و جنگ تحمیلی باشند.
دهه شصتی، دقیقا همان شخصیت حقیقی و حقوقی است که اگر بپذیرند و میدان بدهند با تأخیر ۱۰ تا ۱۵ سال، می بایست کرسیهای مدیریتی و اجرایی کشور را دست بگیرد و در جهت آرمان های نظام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران حسب آنچه به گوشت و پوست و جان اندوخته تلاش کند.
دهه شصتی می تواند، سرباز خط مقدم جنگ های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی روز و در گام دوم انقلاب باشد. سربازی که مسلح به تدبیر و تخصص و تجربه و دانش روز توأم با علم سیاست است و در مکتب امام و رهبری و باکری ها و همت ها مشق سیاست و جنگ کرده و امروز در بحران سیاست زدگی و انحراف برخی چهره های پابه سن گذاشته و مغبون حربه های استعمارگران، میتوانند سکان هدایت کشتی انقلاب را دست گرفته و تحولی جدی واساسی و بنادین در نظام مدیریت و اجرایی را سبب شوند. تحولی که همچون ماه های آغازین انقلاب، مبنای مشارکت دوباره و جمعی مردم در عرصه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و پشتوانه و خیزش عظیم ملی در حمایت از سیاست های کلان نظام و سیاسیون فرهیخته و کارآمد و منتخب مردم از بین نسل ماندگار ، دهه شصتی ها و چهره های نخبه و شاخص جوان امروز باشد.
#جنبش_دهه_شصتی_ها ، جنبش تحول خواهی و تغییر در نظام مدیریتی و اجرایی کشور و حتی تغییر و تطبیق قوانین زائد و دست و پا گیر با استانداردهای توسعه ای روز است. تحولی که سبب چابک تر شدن نظام تصمیم گیری و مدیریت و اجرای هدفمند تمهیدات و تدابیر توسعه ای اتخاذی با چشم انداز کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت توأم با تضامین مربوط است.
تحولی که اگر قرار باشد، دهه شصتی سکان هدایت جمعیتی را در دست بگیرد، قطعاً می بایست ملزم به پاسخگویی و تحمل آسیب ها و زیان های ناشی از اهمال های قانونی، مدیریتی و اجرایی در مقابل مردم و دستگاه های نظارتی عاری از ویژه خواری و حمایت های سیستمی باشند.
با احترام
غلامرضا محمدی
مشاور دبیرکل حزب همت