“هدف اصلی صندوقهای بازنشستگی حفظ عزت و کرامت بازنشستگان بوده است”
“هدف اصلی صندوقهای بازنشستگی حفظ عزت و کرامت بازنشستگان بوده است”
صندوق های بازنشستگی در کشور ما قدمتی بیش از نیم قرن دارند.
در حال حاضر صندوق بازنشستگی کشوری وصندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر به ترتیب بعنوان قدیمی ترین و جوانترین صندوق بازنشستگی کشورمحسوب میشوند و البته سازمان تامین اجتماعی بزرگترین سهم را هم در تعداد مشمولین بیمه پرداز ،مستمری بگیران،سرمایه گذاری،تولید و ارائه درمان به بیمه شدگان برخوردار می باشد.
افرادی بعنوان بیمه شده و به استناد قانون مبالغی را بعنوان حق بیمه بطور مرتب پرداخت کردن تا در آینده از مستمری هایی برخوردار شوند و در هنگامی که درآمد آنها بعلل گوتاگون از جمله پیری قطع و یا کاهش یافت، امیدوار به بهرمندی از منافع سرمایه گذاری خود بعنوان دریافت مستمری باشند.
متاسفانه حال و روز ۱۸ صندوق بازنشستگی موجود به نحوی بوده که دیگر نمی توان مشکلات رخ داده و ناپایداری مالی و اقتصادی آنرا نادیده گرفت و به اصطلاح ناکارآمدی ها را زیر فرش پنهان کرد.
پنج صندوق زیر نظر وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی و بقیه زیر نظر وزارتخانه و یا دستگاههای ذیربط می باشند که باید اصلاح ساختاری صورت گیرد .
وجود ساختارهای گوناگون و مطول، سیستم ناکارآمد و خشک، نگاه مدیریت هزینه ای و عموماً بسیار سیاسی موجب شده که نظام رفاه و تامین اجتماعی در بخش صندوقهای بازنشستگی حال و روز جالبی نداشته باشند .اعتراضات گوناگون بازنشستگان صندوقها موید این معضل هست.
صندوق روستائیان و تامین اجتماعی عمومی غیر دولتی و کشوری و فولاد دولتی و بقیه خصوصی محسوب می گردند.
این صندوقها باید طوری برنامه ریزی و اداره شوند که منافع حاصله آن در بین نسلهای مختلف مطلوبیت مناسب و منصفانه ای داشته و با ملاحظه حفظ و بهره برداری از دارایی بین النسلی به عدالت نیز در بین هر نسل و نسلهای گوناگون توزیع گردد .
مدیران صندوق های بازنشستگی در کشور ما درگیر روزمره گی و سیاسی کاری شده اند و علت اصلی آن عدم تربیت مدیران مناسب و انتصاب اهل برای این مهم بوده است.
می بایست با توجه به وضعیت اقتصاد و شرایط مختلف اثر گذار بر منابع و مصارف سیستم مانند زاد و ولد جمعیت ،نرخ اشتغال و بیکاری ،اهتمام و اجباری نمودن بیمه اجتماعی پایه برای آحاد مشمولین و مصالح و منافع کلان ملی(رفع کلیه موانع سرمایه گذاری) میبایست اصلاحات در این حوزه ها در دستور کار قرار داد و البته شرط اصلی هر تحول، اصلاح و بهینه سازی جلب مشارکت مردم و حضور نمایندگان واقعی آنها و گفتگوی بین شرکاء اجتماعی آنها است.
قراین موجود حاکیست که با ادامه روش فعلی یعنی بهرهمندی از مدیران صرفا سیاسی ،هزینه ای و مصلحتی روند موجود باعث از دور خارج شدن چندین صندوق باقی مانده از ماهیت بیمه ای شده و همانند صندوقهای فولاد،کشوری و در آینده نزدیک هما و سایر صندوقهای کوچک، همانند وبالی بر گردن دولت آینده خواهند افتاد و عواقب آن نیز بر آگاهان و وطن دوستان مشهود می باشد.
چاره ای نداریم جز آنکه از نوع مدیریت فعلی و ادوار طی شده و روش و نگاه گذشته به صندوقهای بازنشستگی دوری گزینیم و از تجربیات تلخ و البته ذیقیمت موجود مبنی بر ابطال و شکست گفتمان پوپولیسمی بهره بگیریم و از تکرار آن جلوگیری کنیم.
نباید اجازه دهیم صندوقهای بازنشستگی بصورت خانوادگی و یا تیمی و باندی اداره شوند.آثار بی انضباطی های مالی آن موجب شکست طرح در هر صندوقی می شود.
دولت به مفهوم عام و کلان باید دستگاه تنظیم مقررات( رگلاتوری) و نظارت را ایجاد و خود نیز حق دخالت نداشته باشد.
آنهایی که خود موجد حیاط خلوتها در بسیاری از مراکز و نهادها که با هدف ارایه خدمت با سلامت به مردم بودن ،عملکرد نامبارک خود را ببینند و منصفانه نیست در قامت مدعی این گونه ادعاها را داشته باشند. آنها باید سهم خود را از ناامید سازی مردم به آینده را بدواً مشخص کنند.
شوربختانه چندی نمی گذرد که در خواهیم یافت ، صندوقها وبال کردن دولت شده اند و من بعنوان یک کارشناس حق دارم شعارهای انتخاباتی و عوام فریبانه بعضی را در اینخصوص جدی نگرفته و نقد نمایم .
نظام رفاه و تامین اجتماعی ایران منتظر ابرمردیست که معتقد به ایران قوی و اسلامی در تمام ابعاد،وحدت ملی، حفظ سرمایه اجتماعی و حق دخالت مردم در تمام امور باشد و در اینصورت امیدواریم با ایجاد پارلمان کارگری نمایندگان واقعی کارگران و بیمه شدکان هر صندوق در کنار نمایندگان کارفرمایان و دولت بتوانند با حضور و مشارکت فعال در گفتگوهای کارشناسی چند جانبه به سمت تحول شایسته در نظام رفاه و تامین اجتماعی گام بر دارند.
دکتر محمد پوستین دوز
مشاور دبیر کل حزب همت