عدم ثبات در دولت های اصولگرا و اصلاح طلب درایران چیست؟
عدم تحول خواهی در عدالت است .
اینکه مردم از اصولگرایی و اصلاح طلبی، اعتدالیون و اعتدالی ها، تندروها و تندروی ها، سنتی ها و «تکرارها» خسته شده اند را باید تنها در عملکرد به جای مانده از آنها جست. مردمی که انتظار دارند وقتی کشوری ۸ درصد منابع جهان را دارد و یک درصد جمعیت دنیا را، به همان اندازه از این مواهب خدادادی برخوردار بشوند و تنها عده ای خاص که متشکل از بخشی از خانواده ها هستند، برخوردار نباشند و دیگران غیر برخوردار؟؟
صلاح طلبی و اصولگرایی، دو واژه ای است که مردم به ویژه با نزدیک شدن به هر انتخاباتی نام آنها را می شوند. این دو جریان سیاسی که پس از انقلاب با نام چپ و راست شناخته می شدند با ورود به عصر جدیدتر دوران سیاست ورزی خود به دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا تغییر نام دادند؛ جریاناتی که هر یک در برهه های مختلف عهده دار مسئولیت های مختلف اجرایی و تقنینی در کشور بوده اند و مردم بنا به عملکردشان آنها را به قضاوت نشسته اند.
.
در چند سال اخیر به ویژه در ماه های اخیر، هر خبر یا گزارشی در ارتباط با فعالیت اصولگرایان و اصلاح طلبان در رسانه ها منتشر می شود، با خواندن واکنش ها و پیام های ارسالی از سوی مردم، می توان به این حقیقت رسید که عامه مردم رضایت چندانی از عملکرد این دو طیف سیاسی ندارند و در هر دوره ای که به یکی رأی داده و به دیگری رأی نداده اند، انگار به آنچه در ذهن داشته و به آن فکر می کردند، نرسیده اند.
به نقل از سید احمد نبوی دبیر کل حزب همت ، اصولگرایی و اصلاح طلبی به پایان راه رسیده اند.
یکی از سیاسیون نقل می کرد که هر کدام از این دو طیف ضعف هایی در درون خود دارند؛ یکی دولت داری را نمی تواند انجام دهد و دیگری مردم داری را…
مردم انتظار دارند که هر حزب، جناح، جریان سیاسی و دسته و گروهی که سکان هدایت امور کشور را بر عهده می گیرد، به جای تلاش برای نشاندن اعضای خود بر کرسی ها و بهره برداری های سیاسی از جایگاهی که به دست آورده اند، اول از همه به فکر رفع مشکلات کشور و مردم باشند و در جهت بهبود وضعیت نسبت به گذشته ای که آن گروه در رأس امور نبوده اند، بهبود و اقدامی محسوس را شاهد باشند.
انتظار مردم این است که احزاب و جریانات سیاسی پس از کسب رأی آنان را فراموش نکنند و به بدنه هوادار خود وفادار بمانند. به نحوی که سیاست بازی و بازی های سیاسی پس از کسب آرای مردم، جای خود را به اندیشه ورزی و بهره گیری از ظرفیت های مردم و کشور به منظور رفع مشکلات بدهد. چرا که دعواهای سیاسی و تسویه حساب جریانات با یکدیگر تنها حاصلش این است که مردم و کشور متضرر می شوند.
انتظار مردم این است که از یک نوجوان روستایی تا یک فرد به اصطلاح خودخوانده «ژن خوب» در مقابل گرفتن مسئولیت ها و داشتن حقوق شهروندی یکی و یکسان باشند، اینکه در هر دوره ای آقازاده ای بر سایر جوانان، تحصیلکرده ها، دانشگاهیان و… از امتیاز ویژه تری برخوردار باشد، پذیرفته نیست و همین مسأله یکی از موضوعات بسیار مهم در ارتباط با اقداماتی است که جریانات سیاسی برای جلوگیری از چنین مباحثی انجام می دادند و نداده
اند.
تنها راه نجات کشور ، تحول خواهی در. راستای عدالت است.
رضا بختی
مشاور دبیرکل حزب همت