”کاندیداهای ریاست جمهوری و زنان ”
”کاندیداهای ریاست جمهوری و زنان ”
پیش بینی عدم حضور حدود هفتاد درصد از مردم (البته تاکنون) در انتخابات ۱۴۰۰ بزرگترین چالش جدی کاندیداهای ریاست جمهوری می باشد .
حدودا بیشتر از ۴۰ درصد از این جمعیت ۷۰ درصدی را دختران و زنان تشکیل میدهند .
بنظر می رسد که فشار سختی زندگی ، بیکاری و تامین معیشت و مسئولیت خانواده برای پسران و مردان ، دلیل پر رنگتری برای عدم ایفای نقش آنان در انتخابات باشد ولی چرا زنان و دختران جامعه ما درصد بیشتری از نارضایتی جامعه را مدیریت میکنند ؟ مگر نه آنکه آنان سهم بیشتری در قبولی دانشگاهها دارند و مگر نه آنکه آنان در مسئولیتهای اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی کمترین مفسده های اقتصادی را داشته اند .
از حدود ۲۵۰۰ نفر دستگیری متخلف از شوراهای شهر در سراسر کشور متخلفین خانم حدود یک درصد میباشند .
این پاکدستی، دقت و حساسیت در شغل، تحصیلات عالیه ، رسیدگی به دو مسئولیت اجتماعی و خانوادگی بدون آسیب به هر دو جز زندگی و مقاومت روحی و جسمی آنان در مدیریت بی نظیرشان از نکات ویژه ای می باشد که باید رضایتمندی بیشتری از زندگی خود و دولتمردان داشته باشند پس چرا درصد بیشتری از آنان قصد دارند که در انتخابات شرکت نکنند ؟
تحلیل نویسنده ناظر به عدم رعایت عزت و ارجمندی و احترام به آنان و عدم توجه دولتمردان و حاکمان به حقوق واقعی آنان می باشد .
کاندیداهای محترم ریاست جمهوری باید نسبت خود را با نیمی از جامعه به درستی و با شفافیت روشن نمایند .
انتخاب معاون اول و چند وزیر در دولت از میان زنان و دختران پاکدامن و تحصیلکرده و ارزشی جامعه ما با کدام معیار دینی و ملی مغایر است که نمی توانید تعداد وزرای زن خود را اعلام نمایید ؟
ایجاد امید در میان این قشر عظیم در حوزه های مختلف از جمله تحصیل و ورزش و فرهنگ و آموزش و …. جز این است که درصد رضایتمندی در میان اینان را ارتقا خواهد داد .
بی انگیزگی ، احساس ضعیف بودن ، جنسیت درجه دوم داشتن و عدم امید به آینده در میان زنان و دختران جامعه ما در طی سالهای گذشته ، آثار خودش را اینک با عدم مشارکت در انتخابات نشان می دهد .
کاندیداهای ریاست جمهوری باید از اینکه چه سهمی از دولت و مدیریت ارشد و میانی خود را در اختیار نیمی از جامعه ایران یعنی بانوان خواهند گذاشت بطور شفاف و روشن سخن بگویند باید مطالبات زنان کشورمان را یک به یک بشمارند و نسبت خود را با این مطالبات روشن کنند .
پیام روشن و واضح مقام معظم رهبری در مراسم ۲۹ بهمن تبریز آبِ پاکی را بر دستان کسانی که مشارکت حداقلی در انتخابات را میخواستند ریخت و امروز برای مشارکت گسترده مردم ایران در انتخابات که آبروی جهانی ملک و دین در گرو آن است همه باید بکوشیم و از شعارهای تو خالی دوری کنیم .
کاندیداهای محترم با طرح مطالبات واقعی زنان و دختران این سرزمین باید قول بدهند که بر اساس کدام اصل قانون اساسی و بر اساس کدام ساز و کار اجرایی این مطالبات را پاسخ میدهند و اگر اینکار را انجام ندادند چه ضمانت عملی برای اعتراض مردم فراهم است .
اگر فرض کنیم یکی از کاندیداها مطالبات زنان را برشمردند و خود را ملزم به اجرای آن دانستند و تعهد نمودند که بخشی از این مطالبات را در سال اولِ مسئولیت خودعملیاتی نمایند و بر اساس این قول درصد کثیری از بانوان کشور به وی رای داده و ایشان منتخب مردم شدند و اگر در شهریور سال ۱۴۰۱ یعنی پایان سال اول مسئولیت این وعده ها عملی نشد آیا ایشان امروز قول میدهند تا مجوز تظاهرات قانونی زنان در استادیوم یکصد هزار نفره آزادی را بدهند ؟
البته این مجوز به معنای استعفای زود هنگام از سمت ریاست جمهوری نیز خواهد بود .
آیا حاضر است که مسئولیت این ناتوانی احتمالی در پایان سال اول را امروز بپذیرد ؟
انتخابات ۱۴۰۰ دیگر عرصه دعوای اصلاح طلب و اصولگرا نخواهد بود بلکه عرصه ای برای پیروزی کاندیدای مقتدر و انقلابی ای خواهد بود که مطالبات واقعی مردم از جمله بانوان را سردمداری کند و همانند دوران دفاع مقدس در سه جبهه بجنگد اول پوزه دشمنان خارجی ایران را به خاک بمالد دوم مزه عدالت اقتصادی و اجتماعی را به طبقات پایین جامعه بچشاند و سوم با ستون پنجم داخلی که تخم فساد و اختلاس و نا امیدی را در کشور پراکند با سخت ترین وجه ممکن برخورد نماید .
اصولگرایان و اصلاح طلبان در این ۳۲ سال گذشته نشان داده اند که در ایجاد نارضایتی دو تیغه یک قیچی بوده اند که بظاهر دو تیغ رو در رو بوده اند ولی در عمل یک هدف مشترک داشته اند و آن رسیدن به قدرت به هر قیمتی بوده است .
وجود رئیس جمهوری مردمی با هر نامی (نظامی ، انقلابی ، سپاهی ، بازمانده جنگ ) که صدا کنید برای مردم فرقی نمیکند چون از شرایط فعلی خسته شده اند و به دنبال تحول هستند