فشار اقتصادی مال ماست، تو که غمی نداری!
میرسلیم نماینده مجلس که قبلاً گفته بود: «چه کسی گفته نفت حق مردم است؟! در تازه ترین اظهار نظر گفته اند: «اثر روانی مکانیسم ماشه با توجه به تبلیغاتی که در فضای مجازی علیه ما راه انداختهاند ممکن است بیشتر بر روحیه ساده دلان اثر بگذارد».
هر اتفاقی بیفتد شما در ساحل امن هستید. امثال شما بودند که اقتصاد را پیش پای سیاست ذبح کردند و همه بار سنگین و کمرشکن سیاست بر دوش اقتصاد افتاده است. اقتصادی که روز به روز شکننده تر میشود. سیاست، اقتصاد را میسوزاند و تحمل این خود سوزی بر پیکر جامعه است. کاش در همه نزاع های سیاسی، اقتصاد را قربانی نمی کردید و مانند طبقهای جدا در کمال آرامش میچرخید و ترکش دعواهای سیاسی به جان اقتصاد نمینشست.
به همین دلیل است که گاهی اوقات برخی کشورها با آنکه درگیر شدیدترین منازعات سیاسی هستند وضع اقتصادیشان چندان تحت تأثیر سیاست قرار نمیگیرد. آنچه سالهاست با آن روبروئیم هزینه کردن اقتصاد برای سیاست است. آسیبی که در این فرایند به جامعه میخورد پیامدهای گرانبار و بلند مدتی دارد که هرگز نمیتوان حتی آن ها را محاسبه کرد. مشکل اینجاست که کسی به پیامدهای بلند مدت و چه بسا رفع ناشدنی این نابسامانی اقتصادی نمیاندیشد. این فشارهای اقتصادی جسم و جان جامعه را در بلند مدت میفرساید. روانپریشی، ناکارآمدی اندامی پدید میآورد، قطر شریانهای جامعه را چنان دچار آسیب میکند که احتمال سکته را بالا میبرد.
البته میرسلیم ها به آسیبهای فعلی فشار اقتصادی اهمیتی نمیدهند و گمان میکنند همه این ها قابل تحمل است، طبعاً به آسیبهای دراز مدت نیز مطلقاً وقعی نمی نهند برای همین خطاب به کسانی است که قدری دلسوزانهتر به جامعه و مردمش مینگرند و مبنای تحلیلشان تبلیغات سیاسی نیست، بلکه درک عمیقتر و دلسوزانهتری از کالبد شناسی اجتماعی دارند ساده دل می گویند. وقتی اقتصاد اینطور هزینه میشود تمام اقشار جامعه غیر از طبقه میرسلیم هائی که ساده دل نیستند آسیب میبینند. کسی که با پرایدی زهوار در رفته مسافرکشی میکند و کسی که صبح ماشین خوش رکاب اداره را سوار میشود همه و همه از این فشار اقتصادی آسیب میبینند و خوشخیالی محض است اگر کسی فکر کند چون کمتر آسیب میبیند از این برهه به سلامت عبور خواهد کرد.
تضعیف جامعه، قطور شدن لایه فرودست تنزل استانداردهای زندگی، شکننده تر و نازک تر شدن طبقه متوسط، مچاله شدن سفره معیشتی، روانپریشی اجتماعی و گزندهای دیگری که در این سالها بی پروا بر اقتصاد اجتماعی و روان جامعه وارد شده است دامن همه را میگیرد. فقط جبران مادی چند سال تورم کمرشکن در اقتصاد خانوار یک دهه طول میکشد. اما هشداری که باید داد این مسائل ریاضیاتی و اقتصادی نیست. کم بنیه شدن اقتصاد و در مرحله بعد جامعه پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت شمارش ناشدنی و پیشبینیناشدنی دارد که همه در آن سهیم هستند.
ای کاش زمانی در دوربین نگاه میکردید و با لبخندی مطمئن میگفتید مکانیسم ماشه اثر روانی بر روی ساده دلان دارد واقعاً همینطور بود نه اینکه ماشینی داد بزند پیاز کیلوئی پنجاه هزار تومان…
(الحمدالله رب العالمین والعاقبه للمتقین)
دکتر سیدجلال شمس نجفی
عضو شورای مرکزی حزب همت