این آخرین روزهایی است که دو رقم اول سال شمسی عدد ۱۳ را نشان می دهد و از چند روز دیگر باید به مدت یکصد سال نوروزیان ایرانی و تاجیک و افغان و…که با گردش زمین به دور خورشید و بهار طبیعت همنشینی طولانی داشته اند ، با عدد ۱۴ خو کنند .
در یکصد سال گذشته ، ایران ما با فراز و نشیب‌های فراوانی روبرو بوده است ، اتفاقاتی عجیب که در دو دهه اول آن ، دو جنگ جهانی را با قحطی و بیماری و کشته های میلیونی آغاز کرد و در سه دهه بعد از آن رشد نامتوازن و فاصله طبقاتی و توسعه ناموزون غربی و البته ناخواسته دیوار حائل جنگ سردِ غرب و شرق دنیا شدن.
پنجاه سال اول قرن چهاردهم شمسی چنان گذشت که حاصلش را در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ با انقلاب ۹۸/۲ درصدی یک ملت ۳۶ میلیونی در اعتراض به وضعیت موجود شاهنشاهی به رهبری کاریزماتیک امام خمینی (ره) را شاهد بودیم
اکثریتی بی بدیل و بی نظیر که بزرگترین توطئه ها را برای نابودی انقلابش در هم کوبید و ضعیف ترین و مستضعف ترین طبقه جامعه اش بیشترین ایثار و از جان گذشتگی را هزینه کرد تا به دنیا از استقلال و آزادی خود بگوید و به آن ببالد .
برای حفظ تمامیت ارضی خود در طول ۸ سال ۲۲۰ هزار شهید داد تا سرافراز بماند اما آنچه نباید در آغاز دهه هشتم این قرن رخ می داد اتفاق افتاد ، بار دیگر فاصله طبقاتی و شکاف اجتماعی چهره کریه خود را نمایان کرد ، مانور تجمل و فخر فروشی اجتماعی از درون لایه های حکومتی شکل گرفت ، مستضعفین بی انگیزه با چشمانی گشاده به انحراف ایجاد شده و دیواری که کجی بنیانش قابل مشاهده بود نظاره می کردند
اخلاق به انحطاط خود نزدیک می شد و وارثان ثروت و قدرت در دو جناح اصلی برای رسیدن به قدرت ،صورت خود و رقیب را زخمی می کردند ، پایه های ایمان سست و دیوار توهین و افترا و بی اخلاقی از سوی حاکمان زور مدار هر روز بلندتر می شد ، اختلاس و رشوه و دست اندازی به بیت المال مشهود تر و هر که بامش بیش می شد برف قدرت و ثروتش فزونتر می گشت
از سوی دیگر مردم عادی و عاشق انقلاب هر روز بیشتر به طبقات زیرین جامعه سقوط می کردند
واعظان شهر از سینه های مملو از راز خود می گفتند و عابدان بی عمل همچون خود را تهدید به سکوت می کردند تا مجبور به افشاگری نشوند ، دولتیان هر دو جناح با سو استفاده از این جنگ قدرت تنها هنرشان نفت فروشی بود تا بخشی را به شکم مردم زنند و بخشی را با چون زنجانی ها و طبری ها و …. چون کرکسانی نشسته بر مرداری ، تکه تکه تقسیم غنائم کنند
دهه آخر قرن هم رسید و ملتی هاج و واج و ناراضی از ایثارگری هایی که برای آرمانشان کرده بودند رو در روی صاحبان زر و زور و تزویری که حتی تصوری حداقلی از زندگی ۵ دهک پایین ملت ایران نداشتند قرار گرفتند و در این روزها بود که ۹۸/۲ درصد جمعیت انقلابی دهه ششم قرن چهاردهم به حدود ۳۰ درصد دهه آخر این قرن رسید
و اما امروز در واپسین روزهای سال ۱۳۹۹ هستیم و قرار است تا اولین انتخابات قرن جدید سه ماه دیگر برگزار گردد ، شاید به تصور خیلی از مردم به دلیل نوع کاندیداهای همیشگی ، حرفها و شعارهای تکراری ، بدون هیچ عذر خواهی از مردم ، باز نشدن چشمان صاحبان قدرت و ثروت ، تبلیغات تکراری و بدون هیچ افقی روشن و ….. چشم اندازی نا امید کننده در پیش روی دیده میشود
اما به زعم نویسنده ، شاید هنوز کورسوی امیدی باقی مانده باشد، به همه عالی‌رتبگان ، والا مقامات، صاحبان مکنت و قدرت و شیفتگان خدمت عرض می‌کنیم لطفا مسیر گذشته را طی نکنید ، بیایید دست در دست هم قرار دهید و دولتی ائتلافی و شایسته و خارج از قواعد فامیلی و گعده های دوستانه شکل دهید ، تمام همت خود را صرف رشد تولید با منابع داخلی کنید ، سرمایه های ایران را به سمت انقلاب مردمی کار و اشتغال هدایت کنید از مردم عاجزانه درخواست همکاری کنید و برای همکاری آنان اشگ ندامت بریزید ، مردم ما نجیب ترین مردم دنیا هستند ، این مردم برای دفاع از خونهای ریخته شده برای این آب و خاک است که صبوری میکنند وگرنه جای شما بهتر از جای پهلوی در تاریخ نبود
بیایید به مردم برگردید و از حمایت یکپارچه سه عنصر رهبری ، مردم و اخلاق بهره مند شوید ، دیگر نه شورای نگهبان نه دولت و نه مجلس و نه قوه قضائیه نمی توانند فرافکنی کنند چرا که مردم دیگر فرصت زیادی را برای شما متصور نیستند
تحول خواهی در ذات و پندار و عمل تنها راه نجات شما در این دنیا و در آخرت خواهد بود .
همدلی با مردم ، تحول خواهی واقعی ،همت و پشتکار با عناصر داخلی ، منابع ملی و منافع مردم معجزه بازگشت به انقلاب اسلامی و مبارزه با استکبار جهانی است
حتم بدانید که این بار هم با حضوری حداقلی ملت بزرگ ایران به شما اعتماد خواهند کرد ولی همچنین یقین بدانید که این آخرین فرصت شماست که از حضیض ذلت به اوج عزت و اقتدار برگردید
