اصلاح الگوی مصرف، تنها اصلاح مصرف نیست، بلکه اصلاح نحوهای از زندگی است که مصرف در آن جایگاه متفاوتی دارد.
زندگی بشر از طبیعت و محیط زیست اش آغاز شد و بقای زندگی انسان همواره وابسته و متّکی بر حفظ محیط زیست است.
بشر بهعنوان موجودی که در حال حاضر بر روی این کره خاکی زندگی میکند، همواره به فکر پیشرفت و توسعه مرزهای زندگیاش است.
حقیقت این است که هر چقدر در رفاه اجتماعی و توسعه این مرزها پیش می رویم از حفظ محیط زیست غافل می شویم.
از آنجا که ابنای بشر در کنار یکدیگر جامعه ها را ایجاد کردند و بر یکدیگر اثر گذار هستند، کوشش های فردی مبتنی بر حفظ محیط زیست می تواند طی روندی جامعه ایی را اصلاح کند و در تحقق محیط زیست باکیفیت تری یاری رسان ما باشد تا بتوانیم زندگی، این داشته ارزشمند را در محیطی سالم تری سپری کنیم.
در بیشتر خانواده های کشور نگاه کنید کالاهایی خریداری می شود که قبل از اتمام عمر مفید کالا، کنار گذاشته می شوند.
مصرف به خودی خود موتور محرکه اقتصاد و جامعه است و رواج مصرف تا حد بهینه و با رعایت اعتدال امری پسندیده است اما زمانی که مصرف هدف زندگی قرار گرفت و فرد به اسراف و تبذیر دچار شد امری مذموم و ناپسند است.
امروزه همه مردم دنیا با تبلیغات گسترده ایی رو به رو هستند که هر روز بیش از پیش ضرورت هایی برای افزایش مصرف را به مردم دیکته می کنند.
تبلیغات تأثیر شگرفی در زندگی روزمرهی مصرفکنندهها دارد. بمباران پیوستهی مشتری با پیامهای گوناگون، بر آنچه او میخورد، مینوشد، میپوشد و تماشا میکند تأثیرگذار خواهد بود.
تبلیغات همچنین به شکلدهی نگرش مصرفکننده نسبت به ویژگیهای محصول و تغییر اولویتهایش کمک میکند. باور کنید همه گاوها مثل تصور گاو خوشحال روی پاکت شیر خوشحال نیستند!
البته که تبلیغات در بسیاری مواقع، یاری رسان ما در انتخاب محصول مناسب تر بودند اما ما بنده و برده تبلیغات نیستیم. بارها و بارها همه ما محصولاتی را تهیه کردیم که نه ضرورتی به آن وجود داشت نه نیازی در آن برهه زمانی به آن داشتیم! در واقع ترس از گرانی و حرص خریدن، بیشتر از نیاز آن کالا مورد تاکید قرار گرفته است و امروزه خانه ها رفته رفته تبدیل به انبار نگهداری کالاها شده اند.
یک خانوار شهری در تهران به طور متوسط سالانه ۱۳ میلیون تومان خرج کالاهای مصرفی می کند. از این مقدار ۱۰ میلیون تومان خرج کالاهای غیر خوراکی و مصرفی می شود.
ما هر روز در مصرف گرایی(خرید هرچه بیشتر و مصرف هرچه بیشتر توام با دور ریختن هرچه بیشتر کالاها) بیشتر از قبل پیش می رویم به طوری که خود این موضوع در برهم زدن نظام اقتصادی کشور می تواند موثر باشد.
شاید بهتر باشد امروز به ضرورت ها و نیاز های خود بیش از پیش آگاه باشیم و آگاهانه در مسیر خوراک های تبلیغاتی قرار نگیریم.
دقت داشته باشید ما به دنیا نیامده ایم که صرفا مصرف کنیم! اما تعدد خرید وسایل به دلیل تنوع و رفاه هر چه بیشتر ما را به همین سمت هدایت کرده است.
دلسوزان و متخصصان حوزههای مختلف نیز مصرف گرایی را آفت استقلال و مانع توسعه و تعالی کشور می دانند.
بارها در بیانات رهبر انقلاب نسبت به رشد مصرفگرایی و تبعات منفی آن هشدار داده شده است. ایشان در تعیین و ابلاغ سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف به این موضوع اشاره می کنند و تاکیدات صورت گرفته در خصوص سبک زندگی در بیانیه گام دوم هم می تواند براین موضوع صحه بگذارد.
همه ما امروزه ابزار، وسایل و پوشاکی داریم که سالانه یکبار هم از آنها استفاده نمی کنیم و سوال اینجاست که چرا با خرید آن درخواست عرضه را افزایش می دهیم؟
شاید از نظر ما این اثر گذاری کوچکی باشد که قابل چشم پوشیست اما اگر دست به دست هم نگرش و رفتارمان را در این خصوص تغییر دهیم اثر قابل توجهی خواهد داشت.
به این بیندیشیم اگر همه مردم دنیا صرفا آن چیزهایی که به آن نیاز دارند و مورد استفاده آن ها می باشد، تهیه کنند چقدر عرضه محصولات کاهش خواهد یافت و چقدر کمتر با لوازمی مواجه خواهیم شد که در نهایت سلامت رها شدند؟ و عدم تولید آنها چقدر در حفظ محیط زیست می توانست اثر بخش باشد؟
اصلاح الگوی مصرف و منطقی کردن آن در سطح کلان، هماهنگی و تناسب بین امکانات یک جامعه با نیازها و خواستهای افراد آن، کسب استقلال، اقتصادی و دستیابی به عزت و سرافرازی را ممکن میسازد که در تصمیم گیری های کشور باید مد نظر قرار گیرد.
و در سطح فردی، پرهیز از مصارف غیرضروری و تجملی و متوازن ساختن درآمدها و هزینهها، آرامش روحی و روانی را به همراه میآورد.
اصلاح الگوی مصرف، تنها اصلاح مصرف نیست، بلکه اصلاح نحوهای از زندگی است که مصرف در آن جایگاه متفاوتی دارد.
بیاید مسئولیت خود را در این عرصه بپذیریم و آگاهانه مصرف کنیم.
مهسا جمشیدی
عضو شورای مرکزی حزب همت