نگاهی متفاوت عضو سازمان جوانان و دانشجویان حزب همت به بیانیه گام دوم رهبر انقلاب
جوانان محترم میهمن اسلامی ام؛ ایران
سلام
امید دارم هر کجای این کره خاکی که باشید حالتان مملو از آرامش باشد. این نوشته سند و بیانیه و یک اعلام سیاسی نیست بلکه صرفا درد و دلی است از یک دوست…
سر اصل مطلب اگر بروم باید بگویم برداشت های متفاوتی از بیانیه گام دوم رهبر انقلاب صورت پذیرفته و همان طور که شما هم به آن آگاه هستید سپردن میزهای مدیران کشور به جوان مد نظر می باشد.
اما درگوشی باید بگویم
من به این می اندیشم که فردای روزگار من و تو در پشت این میزها چه خواهیم کرد؟
من و تو با این همه فشار روانی و مالی که برایمان تحقق یافته آیا توان آن را داریم که از عقده ها و حرص هایمان در این گشایش شغلی دور شویم و به مردمان فکر کنیم؟
آیا من و تو از قانون به عنوان ابزاری استفاده خواهیم کرد که نرسیده هایمان تا به امروز، تحقق یابد یا هنوز توان آن را داریم که از تصویر مصلحت اندیشی هایمان دور شویم به هم سن و سال هایمان در یک روستای مرزی بیندیشیم؟
می دانی مدیرانی که امروز مدعی آن هستیم که بعد از گذشت سال ها به میزهای خود چسبیده اند بهایی چون عدم حضور موثر در خانواده شان دادند و آسیب های بسیار دیده اند و خستگی راه به تنشان مانده است؟ مدیرانی که اگر خود را محق نمی دانستند امروز تو را به عنوان جانشینشان می پذیرفتند
چه بر سرشان آمده که اینگونه اندیشه کردن؟ آیا اینان مردمان این کشور نیستند؟
آیا اگر تو جوان امروز در جای آن مدیر دیروز قرار داشتی حقیقتا جایگاهت را که نشان دهنده قدرت توست را به جوان فردا می بخشیدی؟
می دانی می خواهم چه بگویم؟
می خواهم بگویم بیندیش به اینکه فرق حر با بقیه افراد در آن میدان نبرد در مقابل حسین (ع) چه بود؟
آیا نه اینکه همه می اندیشیدند که بهترین مردمان هستند که خون حسین آرمانشان شده بود؟
می بینی کبر، غرور ، حسد، کینه و قدرت طلبی با انسان ها چه می کند؟
می خواهم بگویم که می دانم فشار های زندگی امروز زخم های بزرگی برجانت نهاده است
اما بدان دیر یا زود اراده شده تا تو در جایگاه های موثر مدیریتی قرار گیری
و اگاه باش برای تعالی که در زندگیت شروع شده نیاز به برگشتن به درونت را خواهی داشت. تا روحت را تربیت نکنی تا درونت را اصلاح نکنی و یک قدم عقب تر، اگر به صفات بدت قبل از دیگران آگاه نشوی آتشی به پاخواهی کرد که به مراتب بدتر امروز ایرانمان خواهد بود و تاوانش را همنوعانت پرداخت خواهند کرد
برخیز
از تلاطم دنیا و هرج و مرج هاش دور شو
باور کن بازخواست کردن دیگران انتها ندارد
تو امروز و فردا نیاز به ارامش خواهی داشت که تنها راه تحققش اصلاح درون توست
باید بتوانی از بیرون به خودت و از دورن انسان ها به آنها بنگری
و خود حقیقی ات را ببینی با همه کم و کاستی ها
و مسئولیت تمام صفاتت از محبت تا خشم، از حسد تا گذشت و… را بپذیری و با خودت به صلح برسی و دیگران را مانند خودت درک کنی
باور کن همه انسان ها همانند تو در نبرد سخت زندگی هستند
وقتی زندگی در درون تو جاری شد می توانی از تجربیات مدیران بزرگ بهره ببری و دست همنوعات را بگیری
باور کن گاندی با قدرت طلبی و حرص و طمع و دروغ گاندی نمی شد…
باور کن که جا به جایی قدرت بدون اصلاح افکار و اندیشه صرفا جا به جایی ابزار هاست
من به این می اندیشم تاکید مکرر رهبر انقلاب به اخلاق، معنویت، اعتماد به نفس، اصلاح سبک زندگی و…. از این باب است
تا تو استقلال روانی و درونی خود را به دست نگیری
تا تو نتوانی خودت را به درستی مدیریت کنی
تا زمانی که تو نتوانی ببخشی و سر خم کنی به انسانی و غرورت اولویتت نباشد باور کن دنیای فردای میهن زیباتر از امروز نخواهد شد.
و این همان خودشناسی ست که مکررا در دین مبین اسلام به آن تاکید شده است
آیا در دوران مرگ عاطفه و عاشقی در چهل سالگی انقلاب ، نسلی جدید و ایثارگر چله دوم انقلاب را با سلامت و صلابت آغاز میکنند ، چقدر برای این معجزه آماده ایم؟
من از خودم شروع می کنم
و از تو، تویی که این مکتوب را می خوانی می خواهم از خودت شروع کنی
برای هر اصلاح بیرونی نیاز به اصلاح درون ماست
جهان به انسانیت نیاز دارد
از خودمان شروع کنیم
مهسا جمشیدی
عضو کوچک سازمان جوانان حزب همت